اسماعیلی: شهید بهشتی روحانی نواندیش و در عین حال متشرعی به تمام معنی بود
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۶۱۹۷
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ عمومی خبرگزاری فارس، اولین همایش بینالمللی شهدای ترور انقلاب اسلامی به مناسبت سالگرد شهادت شهید بهشتی و شهدای ۷۲ تن با عنوان «از بهشتی تا آرمان»، سهشنبه ۶ تیر، در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی، برگزار شد. این مراسم با سخنرانی محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، شعرخوانی حمیدرضا برقعی و احمد بابایی و حضور تعدادی از مقامات کشوری و لشکری و خانواده شهدای ترور منافقین، هستهای، هفتم تیر و امنیت نظیر خانواده شهیدان آرمان علیوردی، محسن فخریزاده، مصطفی احمدیروشن، محمدعلی فیاضبخش و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسماعیلی در ابتدا ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید بهشتی و دیگر شهدای واقعه هفت تیر و شکرگذاری برای سلامتی رهبر معظم انقلاب، در وصف شهید بهشتی گفت: دکتر بهشتی چند ویژگی مهم داشت که به واسطه اصرار بر این ویژگیها سهم مهمی در معماری جمهوری اسلامی، تثبیت و ادامه پیدا کردن نهضت داشت. یکی از مهمترین ویژگیهای این شهید عالی مقام، تلاش برای تربیت نیروی انسانی جهت جلو رفتن نهضت اسلامی امام بود. ایشان در هر مقطع و جایگاهی که قرار گرفتند این نقش پررنگ را به خوبی ایفا کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: بخش عمدهای از نیروهای قضایی، امنیتی، اطلاعاتی و کارگزاران مهمی از انقلاب اسلامی، محصول کار مدبّرانهای بود که ایشان سالها پیش از انقلاب شروع کرده بودند. پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس و استقرار سریع نهادها بر اساس شریعت اسلامی، نیازمند نوعی بدنه بود. آیتالله بهشتی این کار را از دهه ۳۰ و ۴۰ شروع کرده بود. کار دیگر او تشکیل حزب سیاسی منسجمی به نام «حزب جمهوری اسلامی»، تنها پس از چند روز از پیروزی انقلاب، در سراسر کشور بود.
او افزود: از همان ایام ابتدایی پیروزی انقلاب اختلافات سیاسی در کشور کم نبود. گروههای سیاسی مختلف با انگیزههای گوناگون زیر پرچم امام خمینی (ره) جمع شده بودند و در کنار اکثریت قاطع، که متعلق به عموم مردم و تودههای جانفدای امام (ره) بود، افراد با تفاوتهای جزئی و جدی هم حضور داشتند.
اسماعیلی تصریح کرد: ورود حزبهای سیاسی به عرصه فعالیت، کاری مشکل است. بهشتی نیروهای انقلاب را منسجم کرده و برای آنها جزوههایی منطبق با مفاهیم قرآنی جهت تربیت نیروی انسانی در حزب نوشت، که این جزوهها حتی برای امروز ما هم کارآمد هستند.
وزیر فرهنگ و ارشاد تأکید کرد: برای شهید بهشتی تشکیل حزب، تلاشی برای کسب قدرت نبود؛ بلکه تلاش او برای گسترش اخلاق و حفظ حاکمیت دینی بود.
او توضیح داد: ایشان حزب را تشکیل ندادند که عدهای از همفکرانش قدرت سیاسی را قبضه کنند، بلکه حزب را تشکیل دادند تا در شعاع عظمت ایران در بخشهای مختلف،کاری منسجم برای تربیت نیروهای انسانی مورد نیاز نهضت امام (ره) انجام دهند.
اسماعیلی اذعان کرد: امروز در بخشهای مختلف، وقتی میخواهیم نیروی انسانی متخصص و متعهد بیابیم، متوجه میشویم دچار فقر منبع انسانی هستیم. یعنی ما که مسئولیت داشتیم و داریم، به تربیت نیروی انسانی در حوزههای مختلف فکر نکردیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد ادامه داد: بهشتی مظلوم و با تدبیر ما، این امر را از سالها قبل از انقلاب آغاز کرده بود. بعد از انقلاب در حین سختترین بحرانها و شرایط سالهای ابتدایی انقلاب، بنای کار خود را بر آموزش و تربیت گذاشت. امروزه مدیران نظام جمهوری اسلامی باید با همان معیارها آن کار را انجام دهند. ما باید بتوانیم نیروهای مردمی تربیت کنیم که قابل قیاس با نیروهای دهه اول انقلاب نباشند.
او بیان کرد: سالهای اول انقلاب تنها ۳۵ میلیون جمعیت داشتیم که فقط ۱۵۰ هزار نفر از آنها دانشجو بودند. میزان سواد در ایران ۵۴ درصد بود و بسیاری از بانوان به دلیل شرایط فرهنگی تحت اداره نظام پهلوی، وارد سیستم آموزشی نمیشدند. اما امروز نزدیک به ۴ میلیون دانشجوی فعال و حاضر در صحنه داریم و بیسوادی در کشور تقریباً ریشهکن شده است. همچنین به برکت انقلاب اسلامی در رده اولین کشورهای توسعه منابع انسانی قرار داریم. پس الآن نباید دچار این خلاء باشیم.
اسماعیلی افزود: معلوم میشود که ما نتوانستیم شیوه شهید بهشتی را اجرا کنیم. ما در این جلسات باید از بهشتی عزیز بازخوانی کنیم و برای امروز خود سرمشق بگیریم.
بهشتی دنیا دیده بود و به زبانهای رایج روز تکلّم میکرد. سالها در هامبورگ اقامت داشت و یک روحانی نواندیش بود. به زبان خارجی مطلب مینوشت، مصاحبه و ترجمه میکرد، با این حال متشرعی به تمام معنا بود. حضور در غرب او را متحیر پیشرفتهای مادی غرب نکرده و به او وسعت بینش و افق داده بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان اعلام کرد: به دلیل تأثیراتی که شهید بهشتی در تدوین قانون اساسی داشت، ما امروز به عنوان یک نظام بیبدیل امت و امامت، این مردمسالاری دینی را در دست گرفتیم.
در پایان مراسم تعدادی از خانوادههای شهدا و جانبازان ترور، هستهای و امنیت با حضور سید محمد هاشمی معاون حقوقی مجلس شورای اسلامی، منصوره کرمی همسر مسعود آقامحمدی و محمدمهدی اسماعیلی تجلیل شدند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید بهشتی هفت تیر وزیر فرهنگ و ارشاد انقلاب اسلامی نیروی انسانی شهید بهشتی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۶۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شلیک به مغز انقلاب اسلامی
«... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
به گزارش ایسنا، کیهان در سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری نوشت: «... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
این جملات بخشی از یک سخنرانی استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است در شب عاشورای سال ۱۳۹۳ قمری که در مسجد جامع نارمک تهران ایراد شد.
و به راستی که استاد شهید در همیشه زندگیش همچون شمع بود، سوخت و قطره قطره آب شد تا محفلهای خاموش استعمار زده را روشن سازد، خفتگان را از خواب طولانی بیدار کند و به وعده صبح ظهور آنها را به حرکت و جنبش درآورد.
استاد با کلاسها و مجالس سخنرانیاش، با کتابها و مقالاتش و با بحثها و روشنگریهایش در دانشگاه و حوزه و انجمنهای پزشکان و مهندسین و مساجد مختلف، نقشی اساسی در پدید آوردن یک زیرساخت عمیق ایدئولوژیک و تربیت و پرورش صدها و هزاران مسلمان آگاه مبارز برای نهضت امام و انقلاب اسلامی داشت. خودش میگفت: «.... این بنده از حدود... ۱۳۳۲ شمسی که قلم به دسـت گرفته، مقاله یا کتاب نوشتهام، تنها چیزی که در همه نوشتههایم آن را هدف قرار دادهام حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشتههای این بنده، برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینکه موضوعات این نوشتهها کاملا با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه اینها یک چیز بوده و بس.»۱
معلم ایدئولوژی انقلاب
از این رو میتوان اسـتاد شهید مطهری را معلم ایدئولوژی انقلاب برای جوانان و سایر مردم دانست. تعداد ۱۰۵۲ نوار کاسـت باقیمانده از سخنرانیهای استاد در مساجد و حسینیهها همچون حسینیه ارشاد (که خود، پایهگذارش بود) و مساجد الجواد و جاوید و هدایت و... و کلاسهای دانشگاه و جلسات هفتگی در مراکز علمی، ۶۴ عنوان کتاب در معرفی ابعاد مختلف اسلام که بعضا دو جلدی و سه جلدی هستند، مقالات ارزشمند و مستدل در نشریات علمی و آکادمیک و... از جمله جهاد علمی استاد شهید مطهری بود که طی سالهای حیات پربرکتش و از طریق همان کتابها و فایلهای صوتی سخنرانی تا به امروز استمرار داشته است.
جهاد انقلابی در کنار جهاد علمی
هوشمندی استاد مطهری آنجا بود که در کنار این جهاد علمی گسترده، همواره در سطوح بالای نهضت امام و انقلاب فعالیت داشـت اما کمتر کسی از آن آگاه بود. چنانکه بسیاری از انقلابیون تصور میکردند استاد مطهری تنها به تدریس و سخنرانی و کلاسهای دانشگاه سرگرم است و به اصطلاح کاری با سیاست ندارد.
شـاید تا سالها بعد، هیچ کس متوجه نشـد، مرتضی مطهری آرام و سر به کار درس و دانشگاه، عضو شورای روحانیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی بود و از سال ۱۳۴۷ وکیل تامالاختیار امام تبعیدی امت در ایران و رابط اصلی ایشان با مردم شد.
چنانکه حجتالاسلام شهید دکتر باهنر درباره ایشان گفته است: «... من برای بعضی برادران و خواهرانی که ممکن است درست از حضور ایشان در صحنه مبارزه اطلاع نداشته باشند، این را عرض کنم؛ دقیقاً در تنظیم اعلامیههای ده سال قبل و پانزده سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف میرسید، در تهیه بعضی از پیامهای مخفیانهای که بعدها مردم نمیدانستند که از کجا این پیامهای مبارزاتی صادر شد و ظاهراً تصور نمیکردند که مثلاً مرحوم مطهری این طور حضور داشته باشد، اینها پشت پرده توسط ایشان تهیه و به افرادی داده میشد، یا در تنظیم راهپیماییها، در انتخاب به عنوان اولین عضو شورای انقلاب که توسط امام بزرگوار انتخاب شد و تماس با نجف و تماس با پاریس...»۲
اگرچـه در برخی موارد هم، اسـتاد مطهری، این فعالیتها (همچون کمک به فلسـطینیها) را علنی کرد تا حدی که شـک و تردیدهای سـاواک در مورد ابعاد مبارزاتیاش به یقین مبدل گشـت. چنانکه در اسـناد متعددی از سـاواک به این ابعاد اشاره شـده و اینکه در موارد بسیار تحت نظر قرار داشت، اغلب سخنرانیها و کتابهایش به عنوان مدرکی در جهت مخالفت با رژیم پهلوی و طرفداریاش از امام تلقی گردید، ممنوع المنبر و ممنوع التدریس شد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت و عاقبت، از سوی ساواک صلاحیتش برای ادامه تدریس در دانشگاه رد شد.
دفاع علنی از فلسطین
در تنها موردی که استاد مطهری، مبارزهاش را علنی ساخت، دفاع از فلسطین و مبارزه با اسرائیل بود. شهید مطهری در عاشورای ۱۳۴۸ و در اوج نفوذ صهیونیستها و عوامل اسرائیل در ارکان رژیم شاه، درباره فلسطین سخنرانی کرد و گفت:
«... واللهِ و باللهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است...»
استاد مطهری در همان شرایط برای حمایت از مبارزان فلسطینی به همراه علامه طباطبایی و آیتالله زنجانی، حساب ویژهای باز نمود که مورد هجوم ساواک قرار گرفت و همه فعالیتهایش در دانشگاه و همچنین سخنرانی در مساجد و محافل دانشگاهی زیر ذرهبین و تعقیب و مراقبت دقیق ساواک قرار گرفت.
به دنبال همین موضعگیریها بود که سخنرانیهای استاد مطهری، مساجدی مانند هدایت و جاوید و الجواد را به کانون نهضت امام تبدیل نمود و همین امر موجب تعطیلی آن مراکز از سوی ساواک و دستگیری مجدد استاد گردید که این بار وی را مدتی در بازداشت انفرادی نگه داشتند. با تعطیلی مسجد جاوید در آذرماه ۱۳۵۳، استاد مطهری نیز تا زمان پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شد. سرانجام امریه ساواک در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۴، ظاهرا به تمامی فعالیتهای استاد مطهری خاتمه داد.
اوج نهضت امام و نقش محوری استاد
در سـالهایی که نهضت امام اوج میگرفت و مردم مسـلمان و جوانان و دانشجویان بر اثر روشنگریها و آموزشهای امثال استاد مطهری با اهداف و آرمانهای اسلام و نهضت آشنایی پیدا میکردند، ایشان به همراه روحانیون مبارزی مانند دکتر بهشتی، جامعه روحانیت مبارز را سازماندهی کرد که در واقع هدایتگر مبارزات و اعتصابات و تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ در داخل کشور محسوب میشد.
اعتماد امام به اسـتاد مطهری آنچنان بود که در اوج نهضت، تشکیل شورای انقلاب اسلامی و انتخاب اعضا و همچنین ریاست آن را برعهده استاد گذاردند که تا پیروزی کامل انقلاب و پس از آن تا استقرار نظام جدید، نهضت و کشور را مدیریت کند.
اما استاد مطهری در ساعت ۲۳ یازدهمین روز از اردیبهشت ۱۳۵۸ در حالی که فقط دو ماه و ۲۰ روز از پیروزی انقلاب میگذشت، با گلولهای از اسلحه استعمار و به دست خوارج روزگار بر خاک افتاد.
احسان طبری (یکی از چند نظریه پرداز بلندآوازه مارکسیسم، از اعضای مرکزی حزب منحله توده و عضو برجسته آکادمی علمی شوروی) بارها و به مناسبتهای مختلف از استاد شهید مرتضی مطهری یاد کرد و با قاطعیت گفت که ترور ایشان نمیتواند کار یک گروه نظیر گروه فرقان باشـد. طبری به جدمعتقد بود (و برای این اعتقاد خود نیز دلایل و شـواهد فراوانی میآورد) که ترور استاد مطهری، طرح و برنامه سـازمان سیا و موساد بوده و صرفا با هدف خشک کردن یکی از چشمههای جوشان معارف اسلامی صورت پذیرفته است.۳
اسناد تکان دهنده لانه جاسوسی آمریکا
طرفه آنکه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، از این مرکز شیطانی، اسنادی به دست آمد که نظر فوق را تایید کرده و حکایت از حضور مستقیم کانونهای استعماری و امپریالیستی در پشت صحنه ترور استاد مطهری داشت.
یکی از دانشـجویانی که در زمان تسـخیر لانه جاسوسی حضور داشت، در مورد وابستگی گروه فرقان به آمریکا در کتابش نوشت:
«...تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی به نام فرقان بود. مردم معتقد بودند که گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.»۴
یکی از آن اسـناد که در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۵۸ افشا گردید، دلالت کافی بر ارتباط وثیق دستگاه سیاست خارجی آمریکا با این گروه داشت:
«محرمانه
از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود... (میگوید) یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند... یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند... منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند...»
پیوند و ارتباط گروه فرقان با سفارت آمریکا از طریق «ویکتور تام ست» برقرار میشد که از فعالان جاسوسی در ایران بود و در آن زمان یکی از حلقههای ارتباط سیا و آمریکا با گروه فرقان به شمار میرفت.۵
ساعت ۲ نیمه شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، در حالی که دو، سه ساعتی از شهادت استاد مطهری میگذشت، مثل همیشه، ساعت کوکی اتاقش به صدا درآمد تا استاد را مانند هر شب برای نماز و تهجّد بیدار کند، غافل از آنکه دیگر روح مرتضی مطهری خود به پرواز درآمده بود تا بر ِدوست.
انتهای پیام